محسن سلیمانی فاخر منتقد و نویسنده سینمایی در یاداشتی كه در اختیار ایرنا قرار داد، در مورد فیلم گشت ارشادآورده است:این كارگردان ضمن آنكه گیشه و نیاز مخاطب 'تین ایجر'- جوان- را به خوبی شناخته و در این وانفسای فیلم های كسل كننده، غنیمت است اما در ادامه با فیلم ها و سینمای كیمیایی ذهنیت تماشاگر را دگرگون می كند.
فیلمساز در این فیلم ضمن اعلام شخصیت های ساده تنها با در نظر گرفتن شرایط سخت اقتصادی و مالی به سراغ رفتارها و واكنش های اجتماعی آنان می رود و تكلیفش را برای یك فیلم تجاری با برخی از مولفه هایی كه سخن از دردهای اجتماعی دارد، روشن می كند.
در این شرایط مخاطب هم می فهمد كه قرار نیست فیلم خاصی ببیند و تنها فكر خود را به موقعیت های ساده و كمیك و جاری در قشر ضعیف معطوف می كند اما برای پیشبرد روایت و خلق نماهایی كمیك به راهی بی منطق متوسل می شود و گاهی هم به بیراهه می رود.
فیلمساز چندان كباده حرف سیاسی ندارد اما با كمی جسارت از برخی معضلات به صورتی سطحی حرفی می گوید و عبور می كند و به همین خاطر تماشاگر عام را مورد هدف خود قرار می دهد و یكه تازی می كند و این رو راستی فیلمساز با خود و اثرش است.
ضعفی كه فیلمساز در نحوه جمع كردن گره ها با آن روبه رو می شود، عملی ناشیانه است؛ تغییر لحن و فضای فیلم دچار یك دو پارگی است تا حدی كه تصور می شود سكانس های پایانی با رویكرد و سیاست دیگری توسط كارگردان دیگری ساخته و دكوپاژ شده اند لذا او از دو منظر در روایت تاثیر منفی نصیب خود می كند.
نخست آنكه پایان را تلخ و دلزده و سردرگم را به مخاطب معرفی می كند و دوم اینكه تماشاگری كه مورد هدف فیلمساز برای گیشه است را پس می زند.شاید اگر شرایط این سه شخصیت در فضای فكری خودشان به پایان تلخی می رسید تا به انابت و توبه همراه می شد و یا پایان خوشی داشت تكلیف فینال بیش از سرانجام داشت.
همانگونه كه ازنام فیلم بر می آید این بار سهیلی با انتخاب موضوع داغی كه زیرلایه سیاسی آن به شدت دیالوگ های فیلم را تحت تاثیر قرار داده، داستان سه مرد را روایت می كند كه خود را به جای ماموران گشت ارشاد جا می زنند و ماجراهایی را رقم می زنند كه بعضاً مخاطب را تحت تاثیر قرار خواهد داد .
فیلم سعی دارد با پر رنگ تركردن مشكلات و كمبود های قشر جوان و پل زدن به رانت خواری پرده از مشكلات و معایب جامعه بردارد.
روایت فیلم ساده و بی تكلف است كه علاقه فیلمساز را به گیشه نشان می دهد و دایم برای سكانس مطلوب تماشاگر از شاخه ای به شاخه ای دیگر می پرد و در جاهایی به كلی از منطق فاصله می گیرد برای نمونه مگر ممكن است پلیس اینقدر ناشیانه در برخورد با پارتی شبانه اقدام كند یا آشنایی 'حمید فرخ نژاد' با دختر ساختمان رو به رو و ادامه تصمیمات و چالش های او، اقامت مجهول در خانه ویلایی و حكایت مرد عاشق نیچه چندان وقایعی نیستند كه با پیشینه محكم و اساس داری طراحی شده باشند.
همچنین حضور 'جمشید هاشم پور' برای سهیلی به نظر می رسد از یك رابطه دوستانه نشات گرفته تا نیاز قصه كه این روزها حضور بازیگران مطرح در نقش های كوچك از رویكردهای و تقلید های بدنه سینما شده است.
در پایان نیز مرگ سحر قریشی و صحنه های های زندان آنقدر عصا قورت داده هستند كه هیچ منطق چفت و بست داری ندارد با این حال در فضای فیگورانیو این روزها فیلمسازان، لااقل این فیلم برای مخاطب عام راضی كننده است.
فیلم گشت ارشاد ساخته جدید سهیلی از آثار حاضر در جشنواره فجر به شمار می رود كه در روز دوم این رویداد هنری نمایش داده شد.
فراهنگ 2025**9173